یکی از دوستان خوب ما در سودان گزارش داده است که جشن نوروز در تانزانیا هم برگزار می شود
گفتنی است که مراسم نوروز در کشور تانزانیا(زنگبار)هم برگزار می شود و به آن نوروزی می گویند در تانزانیا دو جشن نوروز برگزار می شود یکی همان نوروز خودمان است (جمشید نوروز) ودیگری مطابق است با اول شهریور ماه چون برابری شب روز در تانزانیا در آن روز اتفاق می افتد
یکی از اقوام ایرانیتبار ساکن در پاکستان، ایران، و افغانستان هستند. مردم بلوچ به زبان بلوچی سخن میگویند، که یکی از زبانهای شاخه شمال غربی زبانهای ایرانی است. بیشتر مردم بلوچ، مسلمان اهل سنت هستند.
برخی منابع جمعیت مردم بلوچ را در حدود ۲۰ میلیون تن برآورد کرده اند. که به طور تخمینی ۱۳ میلیون تن در پاکستان، ، ۴میلیون تن در ایران، یک میلیون نفر در افغانستان،۸۰۰ هزار تن در عمان، ۲۰۰ هزار تن در امارات، و سایر آنان در تاجیکستان ، ترکمنستان ، زنگبار و دیگر کشورها زندگی میکنند. همچنین برخی دیگر از منابع جمعیت بلوچها را ۱۵ میلیون تن تخمین زده اند.
نخستین ظهور بلوچان در آثار تاریخی در کتاب حدودالعالم (۹۸۲م/۳۷۲ق) و نیز در مقدسی (حدود ۹۸۵/م/۳۷۵ق) با نام بلوص است.∗ در شاهنامه ذکر مسکن این قوم در حدود شمال خراسان امروزی آمدهاست. در کتابهای جغرافیائی از این قوم (همراه با طایفه کوچ - یا قفص) در حدود کرمان یاد میشود. پس از آن بر اثر عوامل تاریخی این قوم به کنارههای دریای عمان رسیده و در همانجا اقامت کردند.
سرزمین مردم بلوچ، معروف به بلوچستان است که میان کشورهای پاکستان، ایران، و افغانستان تقسیم شدهاست. بیشتر مردم بلوچ در ایالت بلوچستان پاکستان، استان سیستان و بلوچستان ایران، و استانهای قندهار و نیمروز افغانستان زندگی میکنند. گروهی از بلوچان ایران نیز در کرمان، خراسان، هرمزگان، لارستان، و سیستان زندگی میکنند. همچنین بلوچها در کشورهای عربی (به ویژه عمان و امارات) و جنوب غربی پنجاب سکونت دارند. بعضی مهاجران بلوچ در جستجوی کار و کسب معاش، به گرگان و حتی ترکمنستان و زنگبار هم رفتهاند و در آن نواحی ساکن شدهاند.
در یک دوره از تاریخ حکومت بلوچستان در دست سه گروه بود:
بلوچ به چندین طایفه تقسیم میشوند.
دهواری
هم چنین قوم بلوچ دارای ۳۸ تیرهاست{تیره یکی ازتقسیمات طایفه است وهرطایفه ممکن است دارای چندتیره باشدمثلاً نتوزهی یکی ازتیره های طایفه ی ریگی است (بلوکباشی، 508 ، جانب اللهی ،65){مدرک}} که مهمترین آنها عبارتند از: تمندانی (تفتان) نتوزهی(میرجاوه لادیز جون آباد)، گنگوزهی(گزو پشت کوه)، حسین بر(گشت سراوان جالق)، میرکازهی(اسکل آباد)هاشمزهی، نوک آبادزنگی زهی(سراهی خاش)، بهادرزهی(سازینک)، جری زهی (زاهدان)، میربلوچزهی(نازیل میرآباد)، شنبه زهی، شه کرم زهی ارباب زاهدان میرجاوه لادیز میباشد. که در مرکزیت خاش و مناطق میر جاوه بولاکزهی درگوهرکوه میباشند. طایفه شه بخش خود دارای چندین تیره می باشد که معروف ترین آنها عبارتند از: قنبرزهی.اسماعیل زهی.فقیرزهی.داروزهی طایفه (اجباری) در پاکستان و ایران هستند، که اکثریت این طایفه در پاکستان زندگی می کنند و یکی از طوایف بلوچ به شمار می رود طایفه دیگر طایفه های مینگل ونوشیروانی است که اکثرشان در شهر خاران زندگی می کنند کشانی، این تیره نیز بیشتر در شهر زاهدان یا زابل زندگی میکنند و جمعیت بیشتر ان نیز در کشورهای همسایه از جمله: پاکستان - افغانستان - ترکمنستان و روسیه زندگی میکنند
طایفه سارانی نیز یکی از طوایف بلوچ استان سیستان و بلوچستان است. افراد این طایفه علاوه بر استان سیستان و بلوچستان عمدتاً در استانهای گلستان، خراسان جنوبی و خراسان رضوی و عده ای هم در کشور ترکمنستان سکونت دارند.افراد این طایفه به پنج تیره اسکندر زهی،کوچک زهی،محمود زهی، باران زهی و رستم زهی تقسیم میشوند.
یکی دیگر از طوایف بلوچ طایفه سنجرانی است سنجرانی ها در پاکستان افغانستان و ایران زندگی می کنند این طایفه با وجود جمعیت کم یکی از قدرتمند ترین طوایف بلوچ در قرن نوزده میلادی بوده است ( درایران برای یک دوره ی کوتاه دربخشی ازسیستان دارای قدرت بوده است (رئیس الذاکرین ، 76) طایفه هاشم زهی نیز که اصالتا از ایل ممسنی فارس هستند از طوایف بزرگ بلوچ محسوب شده که در استانهای سیستان و بلوچستان،خراسان جنوبی و کرمان ساکنند.
یکی دیگر از طوایف بلوچ طایفه جمالزهی خاشی می باشد که اصالتا از ایل ممسنی هستند 35تیره دارد که مهمترین و پراکنده ترین آن عبارتند از ;قربانزهی ملازهی، دوست محمدزهی، سهراب زهی،پنجی زهی، شیرخانزهی، سیدی زهی و فقیرزهی و گلزارزهی.جمشیدزهی.مرادزهی.کوچک زهی وعیسی زهی نورزهی یوسف زهی اسحاق زهی که اکثرشان در خاش و و پراکنگی فعلی طایفه جمالزهی در خود نهبندان و قسمت چاه آخوند و طبسین، ایرانشهر، زابل ( زهک و ده شادی جمالزهی در میانکنگی)و کرمان قسمت کوه جمال که بعد ها به نام جبال بارز تغییر کرده است شیراز.سرخس.مازندران چابهار. زاهدان.سراوان.افغانستان و پاکستان ساکن هستند. اطلاعات این مقاله غیرعلمی وهمراه با اشتباهات زیادی است نیاز به نویسی دارد که درفرصت بعدی انجام خواهد شد ( جانب اللهی ) منابع - بلوکباشی ، علی ، دائرت المعارف بزرگ اسلامی ، جلددوازدهم ،مدخل بلوچ - جانب اللهی ، محمدسعید، نظام های سیاسی ،اجتماعی واقتصادی درطوایف بلوچ سرحد (نمونه ریگی ) فصلنامه تحقیقات جغرافیایی ، ش. 41 س. تابستان 1375 - رئیس الذاکرین دهبانی ، غلامعلی ، زادسروان سیستان، فرهنگ سیستان ، چاپ دوم ،1388
از بلوچستان در کتابهای تاریخ به نام مکران یاد میشدهاست. بلوچ اسم قوم و ستان به معنی جا و مکان است. در معجم البلدان حدود اربعه ی مکران که در اصطلاح تاریخ جدید بلوچستان نامیده میشود چنین نوشته شده است.
پس از نفوذ انگلیسها، مورخی دیگر برای تکمیل معجم البلدان دو جلد دیگر (جلد ۹ و جلد ۱۰) را به آن اضافه کرد. او در صفحه ۱۴۵ از جلد دهم حدود بلوچستان را بدین قرار ثبت کرده است:
"بلوچستان سرزمینی از بلاد آسیا است در شمال آن افغانستان، در شرق سند، در جنوب اقیانوس هند، و در غرب بلاد فارس قرار دارند."
صاحبمعجم البلدان می نویسد: "مورخان نوشته اند که مکران را بدین وجه مکران می گویند که در آن مُکران بن فارک بن سام بن نوح، برادر کرمان، رحل اقامت افکند و آن جا را وطن خویش قرار داد. و این واقعه زمانی رخ داد که زبانهای مختلف در بابل از یکدیگر جدا و مستقل شدند."[نیازمند منبع]
در کتاب جغرافیای خلافت مشرقی (صفحه ۴۹۴) تحت عنوان استان مکران نوشته شده است:
"ازعمدهترین محصولات کشاورزی مکران شکر بود و یک نوع شکر سفید که عربها به آن فانیذ می گفتند، در همین جا تهیه و به مقیاس زیاد به ممالک همجوار صادر می شد."[نیازمند منبع]
مهمترین مرکز تجاری مکران بندرتیس در ساحل خلیج فارس و پایتخت آن فنزبور و یا پنجگور بود. بنابه گفته مقدسی در قرن چهارم هجری در بنجبور (پنجگور) یک قلعه قدیمی وجود داشت که دور تا دور آن خندق حفر کرده بودند. در چهار طرف شهر نخلستان بود و شهر دارای دو دوازه بود. یکی دروازه ی تیس که به جانب جنوب غربی باز میباشد و از آن جاده ای به سوی بندر خلیج فارس، یعنی تیس کشیده شده بود. دیگری دروازه ی طوران که به سمت شمال شرقی گشوده می شد و از آن جاده ای به بلاد طوران منتهی می گشت و مرکز توران قزدار (خضدار) بود. آب شهر به وسیله کانالی تامین می شد.
از عجایب این که نوروز کهن در مازندران نیز از ۲۸ تیر با آغاز کبیسه پنجه
آغاز شده و در سوم مرداد رسما سال نو ۱۵۲۱ مازندرانی آغاز می شود.
(البته نوروز دیلمی در ۱۷ امرداد برگزار می شود)
علت چرخش سال و نوروز در مازندران بعلت محاسبه نکردن ۵ساعت و نیم کبیسه آخر سال است و هر سال نوروز حدودا شش ساعت جلو تر می رفت.
در این نوع گاهشماری ها مانند مازندران گیلان و دیلمان و حالا زنگبار
تانزانیا که خود را ایرانی نژاد می دانند پس از هر ۱۲۰ سال با عقب کشیدن
سال و با اضافه کردن یک ماه و تشکیل سال ۱۳ ماهه دوباره عادی می شد.
جمله معروف الهی ۱۲۰ سال عمر کنی هم از این نوع گاهشماری ریشه گرفته و احتمالا این تقویم در جاهای دیگر ایران مرسوم بوده است.
علت اهمیت سال صد و بیستم در این نوع گاهشماری عظمت جشن های ماه سیزدهم آن
سال بوده که همگان آرزوی دیدن آن سال صد و بیستم را داشتند.
اینکه گاهشماری مازندرانی و زنگباری دقیقا در یک روز یا یک سال متوقف شده
خیلی عجیب است و باید در این باره تحقیق جامعی بدست پژوهشگران تاریخ و
فرهنگ انجام شود.
چون پیش از این تصور می شد علت توقف چرخش گاهشماری های از نوع صد بیست ساله
در ایران یورش مغول بوده است و حالا که گاهشماری زنگباری هم دقیقا در سال
گاهشماری مازندرانی متوقف شده خیلی عجیب است.
از آنجا که زنگباری های شیرازی تبار خود را از استان فارس قدیم (فارس
امروز، کرمان، هرمزگان و بوشهر و کهکیلویه بویر احمد) می دانند احتمالا
گاهشماری صد و بیست ساله در فارس قدیم هم مثل مازندران امروز رایج بوده
است!
در نوروز تانزانیا در آغاز مردان به زور آزمایی می پردازند و زنان تشویق می
کنند که مشابه این حالت کشتی لوچو جوانان مازندرانی در ۲۸ تیر ماه هر سال
در کناطق مرکزی مازندران است!
سپس آتشی روشن می کنند دور آن می چرخند و می رقصند و بعد کنار ساحل دریا(اقیانوس هند) راه پیمایی می کنند http://www.parsenews.com/
http://shahrbandi.blogfa.com/post-77.aspx
خبرگزاری فارس: با اتمام تدوین مجموعه مستند «پارسیان زنگبار» به کارگردانی وحید فرجی، ساخت موسیقی این مجموعه آغاز شد.
به گزارش خبرنگار سینمایی فارس، در حال حاضر تدوین مجموعه مستند «پارسیان زنگبار» به کارگردانی «وحید فرجی» و تهیهکنندگی «سلیم غفوری» به پایان رسیده و ساخت موسیقی این مجموعه توسط «حبیب خزاعی» آغاز شده است. بر اساس این گزارش، این مجموعه مستند تا دو هفته آینده آماده نمایش میشود. «پارسیان زنگبار» در 8 قسمت 30 دقیقهای تهیه میشود و قرار است از این مجموعه، یک مستند بلند یک ساعته تولید شود. در این مجموعه موضوعات بناهای معماری باشکوه، تاثیر زبان فارسی بر مردم و گسترش تشیع در منطقه زنگبار بررسی شده است. در قرن دهم میلادی، ایرانیها به شرق آفریقا مهاجرت کردند و در آنجا یک سلسله با محوریت تانزانیای امروزی به وجود آوردند. ایرانیها در شرق آفریقا یک دوره 500 ساله که با عنوان سلسله حکومت شیرازیها شناخته میشود را ایجاد کردند. در حال حاضر در کشورهایی نظیر کنیا، تانزانیا و کومور آثار حضور ایرانیها قابل مشاهده است. عوامل این فیلم عبارتند از: تهیهکننده: سلیم غفوری، کارگردان و تدوین: وحید فرجی، مشاور پروژه: امیربهرام عرباحمدی، تصویربردار: مجتبی کوچکی و وحید فرجی، مجری طرح: مرکز فرهنگی میثاق.
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8812010441